چرا خودشیفتگی در حال افزایش است؟ :: روزنامه خبر جنوب :: نیازمندیهای خبر جنوب
NID : 158068
1398/08/20
چرا خودشیفتگی در حال افزایش است؟
مطالعات جدید نشان میدهند تا چه اندازه نظام اجتماعی حاکم دنیای امروز در ازدیاد خودشیفتگی نقش بازی میکند.
عبدالرحمن نجلرحیم، مغزپژوه، در یادداشتی در روزنامه صدای اصلاحات نوشت: «خودشیفتگی (نارسیسم)، سه وجه مشخصه مهم دارد که عبارتاند از اهمیت قائلشدن افراطی برای خود، نیاز بیحد به احترام و تحسین از سوی دیگران و ناتوانی در فهم احساسی دیگران. بنابراین یک خودشیفته به طور متناقض (پارادوکسیکال)، احساس فرودستی و ناامنی در درون و احساس فرادستی، غرور و نخوت در بیرون از خود دارد. خودشیفته، دارای خودی متورم، اما وحشتزده، شرمگین و آسیبپذیر است. رفتار بیرونیاش برای جبران این ناامنی درونی و رسیدن به قدرت و افتخار از نگاه دیگران است. در عین حال، احساس درونی دیگران برای او اهمیتی ندارد. بنابراین دستکاری و دگرگون نشاندادن واقعیت و حقیقت ابزار دست قدرتمندان خودشیفته است. بررسی مغز خودشیفتگان بیمار نشان میدهد بخشهای کنترلکننده عواطف و احساس در مغزشان دچار تغییراتی معنادار است. از نتایج بررسیها در مغزپژوهی اجتماعی امروز چنین پیداست که خودشیفتگی در انسانها دارای درجات مختلفی است و در طیفی گسترده به اشکال مختلف امکان بروز پیدا میکند. شرایط ویژه رشد مغز انسان در محیط اجتماعی، نقشی اساسی در تشدید یا تضعیف درجات خودشیفتگی دارد. امروزه فردی که درجه خودشیفتگی او فراتر از هنجار و عرف جامعه باشد، از طریق تشخیصهای بالینی و پزشکی، انگ خودشیفتگی مرضی یا بدخیم به او زده میشود.متأسفانه تقلیل تشخیص خودشیفتگی به امری شخصی، اهمیت عوامل اجتماعی را کمرنگ میکند. با رشد مغزپژوهی اجتماعی، سرزنش فرد در امر خودشیفتگی بهتدریج جای خود را به اهمیت عوامل پرورشی و تربیتی اجتماعی در دنیای امروز میدهد؛ بهویژه که مطالعات جدید نشان میدهند تا چه اندازه نظام اجتماعی حاکم دنیای امروز در ازدیاد خودشیفتگی نقش بازی میکند. پژوهشی بسیار مهم در دانشگاه برلین آلمان از سوی الین واتر و همکاران (پلاس وان، ۲۰۱۸) انجام شده است که تأثیر ساختار اجتماعی-فرهنگی را در بروز خودشیفتگی نشان میدهد. این پژوهش مقایسه بین افرادی است که در آلمان غربی و شرقی قبل از برداشتن دیوار برلین در نوامبر سال ۱۹۸۹، بیش از چهار دهه (از سال ۱۹۴۹ تا سال ۱۹۸۹) تحت دو سیستم متفاوت اجتماعی، سرمایهداری در بخش غربی و سوسیالیستی در بخش شرقی آن بزرگ شده بودند. این پژوهش جالب و در نوع خود بینظیر نشان میدهد افرادی که در سنین رشد اولیه شخصیتی خود در خانواده و جامعهای زندگی میکردند که به روش سرمایهداری در برلین غربی اداره میشده است، در آزمونهای شخصیتی، بیشتر خودشیفتگی نشان دادهاند. در حالی که افرادی که سنین اولیه زندگی خود را در برلین شرقی با روش اداره سوسیالیستی گذرانده بودند، در آزمونهای شخصیتی انجامشده، دارای عزت نفس بیشتری بودهاند.
پژوهشهای مقایسهای دیگری که در آمریکا انجام شده است، بهوضوح نشان میدهد با شروع سیاستهای جدید سرمایهداری و نضج نئولیبرالیسم در جهان غرب، تقریبا از حدود سالهای ۱۹۷۰-۱۹۸۰، خودشیفتگی همچون چاقی در میان جوانان رو به افزایش بوده است. گسترش استفاده از اینترنت، موبایل و امکاناتی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و... و کاربرد فزاینده آنها در جوامع سرمایهداری سرتاسر جهان، موجب افزایش بیشتر خودشیفتگی از طریق خودعرضهگری، توجهطلبی، خودبزرگبینی و ستایشخواهی از دیگران در سلفیگذاشتنهای مکرر شده است. رشد صنعت سرگرمی در جهان سرمایهداری و رواج شهرتهای کاذب در قالب فرهنگ سلبریتی، موجب بالارفتن آمار خودشیفتگی در افراد میانمایه در صنعت سرگرمی همچون شوهای تلویزیونی، سینما، تئاتر و خوانندگی شده است.