مرد کارمند طراح ربودن مرد ضایعات جمع کن :: روزنامه خبر جنوب :: نیازمندیهای خبر جنوب
NID : 197889
1399/09/11
مرد کارمند طراح ربودن مرد ضایعات جمع کن
کارمند شرکت پیمانکاری شهرداری که مرد ضایعات جمع کن را کتک زده و وی را به زور به شرکت برده بود به اتهام آدم ربایی پای میز محاکمه ایستاد.رسیدگی به این پرونده از چند ماه قبل به دنبال شکایت یک مرد ضایعاتی آغاز شد. امین ۲۷ ساله که ضایعات جمع کن بود به پلیس آگاهی رفت و از جوانی به نام افشین شکایت کرد و گفت: «خانواده ام در شهرستان زندگی می کنند و من برای پیدا کردن کار به تهران آمده ام، چون کار مناسبی پیدا نکردم ضایعات جمع می کنم و آن ها را می فروشم. دو روز قبل در حال جمع آوری ضایعات از سطل زباله بودم که افشین مقابلم ایستاد و گفت کارمند یکی از شرکت های پیمانکاری شهرداری است و گفت حکمی دارد که طبق آن هیچ کس نباید به خاطر شیوع کرونا زباله جمع کند، من از او حکم خواستم اما او برگه ای به من نشان نداد». امین ادامه داد: «افشین وقتی دید به او بی اعتنا هستم و زباله ها را می گردم مرا به شدت کتک زد و به زور سوار ماشین کرد و با خودش به شرکت پیمانکاری برد. در آن شرکت به من گفتند حق ندارم از این به بعد ضایعات جمع کنم. آن ها مرا رها کردند اما افشین به حدی مرا کتک زده بود که به ناچار به بیمارستان رفتم و بستری شدم و حالا از او شکایت دارم».به دنبال اظهارات این مرد پلیس به شرکت پیمانکاری رفت و افشین را بازداشت کرد و در بررسی ها مشخص شد حکمی که افشین ادعا کرده بود وجود ندارد و این حکم ساختگی بوده است. به این ترتیب برای وی به اتهام آدم ربایی و ضرب و جرح کیفرخواست صادر شد و وی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه امین به تشریح شکایتش پرداخت و گفت: «من در این اوضاع بد با جمع کردن ضایعات زندگی ام را می گذراندم اما افشین مرا به شدت کتک زد که بدنم آسیب دید. من حاضر به رضایت نیست و به خاطر آدم ربایی از او شکایت دارم».وقتی افشین که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه متهم ایستاد گفت: «من کارگر شرکت پیمانکاری بودم. صاحب کارم گفته بود از شهرداری حکمی به دست آن ها رسیده که به خاطر شیوع کرونا هیچ کس حق ندارد زباله ها را بگردد و از آن ضایعات جدا کند. او به ما گفته بود اگر کسی را در حال جمع کردن ضایعات دیدیم دستگیر کنیم و به شرکت بیاوریم».وی ادامه داد: «باور کنید من نمی دانستم آن حکم ساختگی است. من در خیابان به سرویس بهداشتی رفته بودم که در حال بازگشت امین را در حال جمع آوری ضایعات دیدم و به او تذکر دادم ولی چون به حرفم گوش نکرد به ناچار او را سوار ماشین کردم و به شرکت بردم. من اتهاماتم را قبول ندارم». در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.